*بازگشت به قرآن کریم اسباب خشم الهی را از ما از دور می‌کند

دکتر مجدی هلال دعوتگر و مربی مسلمان گفت: پروژه‌ی بازگشت به قرآن کریم باعث می‌شود اگر مرتکب عملی شویم که موجبات خشم الهی را در پی دارد، آن را از ما دور می‌کند. وی در گفت‌وگوی ویژه با الرائد افزود: قرآن کریم برای مشکلات امّت در هر زمینه‌ای راه‌حلّ دارد؛ قرآن خیر دنیا و آخرت را در بر دارد و بهترین وسیله برای آماده‌سازی نسلی شایسته از امّت برای تغییر وضعیت موجود است. امتی که می‌تواند بار مسؤولیت را بر دوش بکشد.
هلالی تصریح کرد طرح بازگشت به قرآن کریم که مرکز سنابل از سال‌ها پیش آن را در دستور کار خود قرار داده است، روز به روز در حال رشد است و در کشورهای گوناگون مورد استقبال قرار می‌گیرد تا افق‌های تازه‌ای را بگشاید. 

اینک متن گفت‌وگو:

دکتر مجدی هلالی ده‌ها جلد کتاب و صدها سخنرانی در موضوعات تربیت قرآنی و بازگشت به قرآن دارد؛ او مدیر بنیاد توسعه‌ی عقبة ابن عامر (مرکز سنابل) در قاهره است. این بنیاد تلاش می‌کند نسلی را پرورش دهد که تربیت قرآنی را در اولویت خود قرار می‌دهد تا خود و خانواده و جامعه را بر اساس آن تربیت کنند.

الرائد: طرح بازگشت به قرآن کریم را بر چه اساسی بنا نهاده‌اید؟

دکتر هلالی: اساس من وجود شکاف بین واجب و واقعیت موجود و بین گفتار و کردار بود به طوری که احساس کردم در این میان حلقه‌ی گمشده‌ای وجود دارد. آموزه‌های اسلامی و آگاهی از حلال و حرام برای بسیاری از مردم روشن است و از آن آگاهند اما پرسش این است که دانسته‌های خود را چگونه اجرا کنیم؟ چگونه افرادی با تقوا و ربانی باشیم؟ این پرسشی که مرا و بسیاری از مردم را همچنان به حیرت و شگفتی انداخته است. خدای متعال در قرآن کریم آورده است این امّت استوار نخواهد ماند مگر با وجود مجاهدان ربانی که با واقعیت به طور صحیح تعامل می‌کنند. در اینجا یک راه‌حلّ برای ما تداعی می‌شود که همواره در جستجوی آن بوده‌ایم.

در حقیقت ما الگوی صحابه را پیش رو داریم آنان طی چند سال توانستند تغییر کنند و به مقام سروری در جهان برسند. این تغییر در نتیجه‌ی عمل به قرآن بود. همان نعمت گرانبهایی که خداوند با وجود آن ما را گرامی داشته است. این همان حسرتی است که کافران می‌خورند. «وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ» به همین خاطر قرآن کریم را تنها راه‌حلّ برای پر کردن شکاف بین گفتار و کردار و واقعیت و واجب یافتیم. ما ابتدا خود را و سپس مردم را راهنمایی کردیم که باید به این کتاب باز گردیم و به آن چنگ زنیم. 

الرائد: برای رسیدن به این هدف چه مراحلی را طی کردید؟

دکتر هلالی: چندین مرحله را طی کردیم؛ اول مرحله‌ی سرگردانی روحی بود اگر این تعبیر درست باشد؛ با این‌که از سال‌ها پیش در صف حرکت اسلامی بودم و با وجود آن که در چندین حوزه از جمله تربیت و پرورش کار کرده‌ام اما احساس می‌کردم نواقصی دارم. در بسیاری از موارد حس کردم کارم بی‌روح است. شمار دعوتگران زیاد بود در حالی که شمار اندکی از آنان حامل پیام و رسالت بودند. من از سال ١٩٨٣ جزء عاملان عرصه‌ی دعوت بودم و از بسیاری از علما و مشایخ سؤال می‌کردم و از اینجا به آنجا می‌رفتم و در جستجوی راه‌حلّی برای این مشکل بودم. پس از آن که چند سال را در سرگردانی سپری کردم خداوند راه را بر من گشود و در سال ١٩٩٨ آن را به من نشان داد و آن هم چیزی جز قرآن کریم نبود. دیگر از سؤال دست کشیدم زیرا دانستم که به راه‌حلّ دست یافته‌ام. به منبع روحی و جوهر پیام رسیده‌ام. به قرآن کریم رسیده‌ام و این یک نعمت گرانبها از سوی خداوند است. اگر تا لحظه‌ی مرگ در سجده باشم نمی‌توانم آن را جبران کنم. این را هم بدانیم که من از شیوه‌ی حرکت اسلامی انتقاد نمی‌کنم؛ این شیوه کارآمد است اما ما نیازمند آنیم که در حوزه‌ی عمل برای قرآن سهم بیشتری قائل شویم. 

با مراجعه به سخنان امام بنا می‌توانم بگویم او به همان چیزی رسیده بود که من اکنون رسیده‌ام؛ این نکته در کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش وجود دارد. آنجا که می‌گوید: شما روح تازه‌ای هستید که در کالبد این امّت دمیده می‌شوید و آن را با قرآن زنده می‌کنید. سید قطب و دیگران هم چنین گفته‌اند.

سپس به لحاظ شرعی احساس شرمندگی کردم و تصمیم گرفتم مردم را به این خیر راهنمایی کنم و پیام و احساسم را به آنان منتقل کنم چون بیم آن داشتم که این نعمت را از دست بدهم. در سال ٢٠٠٠ این ایده را در کتاب اول «نخست ایمان» قرار دادم. پس از این که این ایده به پختگی رسید و دیدم که مردم به کتاب اول اکتفا نمی‌کنند، آن را تشریح کردم و برایش قواعدی وضع کردم. آنگاه در سال ٢٠٠٢ کتاب دوم را در موضوع «بازگشت به قرآن» نوشتم و سپس کتاب «قرآن راز پیشرفت» و «طوفان آینده» را در زمان جنگ فلوجه در عراق نوشتم. در آن زمان به طور جدّی تحت تأثیر رخدادهای این شهر بودم و باور داشتم که این گره تنها با قرآن گشوده می‌شود. در طیّ همین سال‌ها به تفصیل در این موضوع نوشتم و رهپویان قرآنی را ارشاد کردم.

دوست داشتم به نوشتن ادامه دهم امّا من و برادران همراهم بر آن شدیم تا این طرح را در عالم واقعیت اجرا کنیم و الگو‌های زنده‌ و واقعی بسازیم. تا این ایده در مصر و دیگر کشورها گسترش یابد و اکنون جای شکر است که روز به روز در مصر و خارج از مصر با استقبال روبرو می‌شود.

الرائد: دیل آن که گفتید: «قرآن راز پیشرفت ماست» چیست؟

دکتر هلالی: در پاسخ باید بگویم: مشکلات امّت چیست؟ مشکلات امّت یا شهوت است یا شبهه؛ یا نادانی است یا هوا و هوس؛ قرآن کریم ما از همه‌ی اینها نجات می‌دهد. ما زمانی پیشرفت می‌کنیم که بتوانیم اسباب خشم الهی را از خود دور کنیم. اسباب خشم را رسول خدا در حدیثی چنین توضیح می‌دهد: 

«إِذَا تَبَايَعْتُمْ بِالْعِينَةِ، وَأَخَذْتُمْ أَذْنَابَ الْبَقَرِ، وَرَضِيتُمْ بِالزَّرْعِ، وَتَرَكْتُمْ الْجِهَادَ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ ذلا لا يَنْزِعُهُ حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ.»

هر گاه ربا را وارد معامله کردید و دم گاو را گرفتید و به کشت و کار بسنده کردید و جهاد را ترک کردید خداوند خواری را بر شما مسلط می کند و تا به دین خود باز نگردید آن را از سر شما بر نمی‌دارد.

بنابراین پیشرفت امّت زمانی حاصل می‌شود که از درون تغییر کند؛ قرآن کریم مفاهیم را تصحیح و رفتار را کنترل می‌کند. نفس را پاک می‌سازد و انسان را بر آن مسلّط می‌کند؛ ایمان را بالا می‌برد تا انسان صالح و مصلح شود. 

الرائد: در مرکز «عقبة بن عامر» این ایده را چگونه به واقعیت عملی تبدیل کردید؟

دکتر هلالی: پس از تألیفات فراوان دیدم که کتاب استاد ساکت است نه تربیت می‌کند و نه تغییر می‌دهد؛ بلکه باید افرادی وجود داشته باشند که با آن حرکت کنند و این است تفاوت بین آموزش و تربیت. از هفت سال پیش دوره‌ی گذرا و کوتاه برای بازگشت به قرآن کریم گذاشتم و دیدم که این تجربه تأثیر کمی دارد و تنها توانستم اهمیت موضوع را گوشزد کنم. اما باعث نشد مردم به طور عملی و واقعی به قرآن بازگردند. وقتی تغییر واقعی حاصل نشد تصمیم گرفتیم به طور متمرکز و طولانی با افراد مشخصی که از ابتدا آماده کرده‌ایم کار کنیم. پرورش اساتید تربیتی را هم برای تربیت آنان مد نظر قرار دادیم. بنابراین دوره‌ی تربیتی فشرده‌ای گذاشتیم و در آن به مدت یک سال بر چهار رکن ایمان، خودسازی، تفکر و حرکت کار کردیم تا شایستگی تربیت فرزندان را به دست آورند. 

سپس کار پخته‌تر شد و سه طرح اصلی را در مرکز اجرا کردیم؛ طرح نخست و مهم‌تر پرورش ناظر تربیتی؛ دوم تربیت نونهالان و جوانان؛ سوم تلاش برای رشد و توسعه‌ی تمام اقشار جامعه. 

الرائد: چه شروطی برای پذیرش ناظران تربیتی قرار دادید؟

دکتر هلالی: مهم‌ترین شرط آن بود که سنّ کمتر از ٢٠ تا ٣٠ سال داشته باشد و فراغت کامل داشته باشد؛ هیچ گونه ارتباطی نداشته باشد و به این طرح علاقه‌مند باشد. به بهبود حال خود و خدمت به امّت علاقه‌مند باشد. از داخل با این طرح و طرح‌های دیگر درگیر نباشد. 

الرائد: این طرح در صورت اجرایی شدن چه تأثیری بر جای خواهد گذاشت؟

دکتر هلالی: شما از طرحی می‌گویید که گشایش بزرگی ایجاد خواهد کرد و خیر دنیا و آخرت را در بر دارد؛ نسلی را آماده می‌کند که می‌تواند امّت را تغییر دهد و به سمت خیر و نیکی و پیشرفت و ترقی گام بر ‌دارد. سؤال اینجاست که چگونه اجرایی خواهد شد؟ در پاسخ می‌گویم ما به مجموعه‌ای از نخبگان نیازمندیم که به اوامر خدا تن دهند و قرآن را در درون خود زنده کنند سپس آن را به مردم برسانند و این کار کاملاً آسان است. 

*با اندکی دخل و تصرّف